چه عواملی فک خزری را در معرض انقراض قرار دادهاند؟/ از مانور نظامی تا کاهش ماهی کیلکا!
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۱۸۳۷۵
مدیرکل دفتر زیستبومها و سواحل دریایی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: از نظر ما مانورهای نظامی تأثیر فراوانی در مرگ و میر فکها دارد و در سالهای گذشته نیز شاهد تلفات فکها در اثر این عامل بودهایم. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ، فک دریای خزر به عنوان تنها پستاندار گوشتخوار دریای کاسپین یکی از مهمترین گونههای جانوری در جهات محسوب میشود که در سالهای اخیر جمعیت آن به شدت در خطر انقراض قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به دنبال رخداد تلفات اخیر فک خزری در قزاقستان محمد طالبی متین؛ مدیرکل دفتر زیستبومها و سواحل دریایی سازمان حفاظت محیط زیست به تسنیم گفت: به دنبال وضعیت نامناسب فک خزری، این گونه از سال 1387 در فهرست گونههای در معرض خطر انقراض قرار گرفته است. طبق نتایج بررسیهای سنوات قبل، جمعیت اینگونه در گذشته بیش از یک میلیون قلاده بوده است اما براساس مطالعهای که در سال 2015 توسط دانشگاه لیدز انگلیس انجام شد، تعداد آن به 70 هزار قلاده کاهش یافته بود.
وی افزود: این تلفات وسیع مسبوق به سابقه بوده و در سالهای گذشته نیز مرگ و میر دستهجمعی فکها را در دریای خزر مشاهده کردهایم.
تلفات بیسابقه فکهای خزری / لاشه 35 قلاده دیگر در سواحل جنوبی دریای خزر کشف شد کشف لاشه 170 فک خزری در سواحل روسیه!مدیرکل دفتر زیستبومها و سواحل دریایی سازمان حفاظت محیط زیست بیان کرد: ما در همه مواردی که تلفات وسیع فکها اتفاق افتاده، مطالبهگر بودهایم و از طریق مرکز امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان متبوع با وزارت امور خارجه مکاتبه داشته و آنها نیز این مطالبهگری را به گوش سایر کشورهایی که زیستگاه فک هستند، رساندهاند. در تلفات اخیر در قزاقستان نیز بلافاصله بعد از اطلاع از موضوع با این کشور مکاتبه کردیم و از آنها درخواست شد که علت مرگ و میر را اعلام کنند.
طالبی متین درخصوص عمدهترین تهدیدات فک خزری گفت: مانورهای نظامی تأثیر فراوانی در مرگ و میر فکها دارد. در سالهای گذشته نیز که لاشه فکهای تلف شده را در سواحل مشاهده کردهایم، زمانی که ما این فکها را جهت تشخیص علل مرگ و میر بررسی میکنیم، بدون هیچگونه اثری از بیماری هستند اما کشورهای شمال خزر دلیل این تلفات را آلودگی و بیماری اعلام میکنند و میگویند که این حجم از تلفات طبیعی است! برخلاف نظر این کشورها ما معتقدیم این حجم از تلفات سالانه فکها به هیچ وجه طبیعی نبوده و ناشی از اقدامات انسانی است.
وی افزود: دیگر تهدیداتی که بقای فک خزری را با چالش مواجه کردهاند، کاهش منابع غذایی، شکار توسط انسانها، تغییرات آب و هوایی، گرم شدم جو زمین و انواع بیماریهای انگلی و ویروسی هستند.
مدیرکل دفتر زیستبومها و سواحل دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه فک خزری در تمام قسمتهای دریای خزر یافت میشود، گفت: فک برای زادآوری به بخشهای یخ زده خزر میرود اما در سایر فصول سال، در تمام 5 کشور حاشیه خزر تردد دارد. لذا هر 5 کشور باید برنامه حمایتی و حفاظتی این گونه را در نظر داشته باشند. ما در ایران، مرکز امداد و نجات فک را در آشوراده راه اندازی کرده و فعالیتهای خوبی را در خصوص امداد فک، فرهنگسازی و آموزش صیادان در نحوه مواجهه با فک انجام و یا در دست اقدام داریم.
طالبی متین با بیان اینکه بیشتر تلفات فک در ایران به دلیل گیر کردن در تورهای ماهیگیری بوده است، گفت: از ابتدای سال 1401، 26 مورد تلفات فک را در سواحل کشورمان داشتهایم که بیشتر این آمار مربوط به فکهایی بوده که درجای دیگری تلف شده و گردش آب آنها را به سمت سواحل ما آورده است. از 26 مورد تلفات در سواحل ایران، 3 یا 4 مورد مربوط به کشور ما و آن هم به دلیلی گیر کردن در تور صیادان بوده است.
وی افزود: سازمان حفاظت محیط زیست اوایل سال 1401 تدوین برنامه اقدام ملی حفاظت از فک خزری در کشور را با همکاری دانشگاه تربیت مدرس در دستور کار قرار داد و این برنامه تاکنون پیشرفت 60 درصدی داشته است. در این برنامه مشخص میشود که هر دستگاهی در قبال حفظ این گونه با ارزش چه وظایفی دارد و تمام چالشها و مشکلات فک در این برنامه شناسایی میشوند.
مدیرکل دفتر زیستبومها و سواحل دریایی سازمان حفاظت محیط زیست تأکید کرد: با توجه به اینکه هر 5 کشور حاشیه خزر میزبان فک هستند، حفاظت یک کشور به تنهایی جوابگو نیست و طرح شکستخوردهای محسوب میشود، لذا باید هر 5 کشور در این زمینه کمک و همکاری تنگاتنگی داشته باشند.
یکی از اصلیترین تهدیدات فک خزری، کاهش ماهی کیلکا به عنوان غذای اصلی فک در دریای خزر است که باعث شده این جانور گوشتخوار نتواند به غذای کافی دسترسی داشته باشد و در نتیجه حیات آن با چالش های فراوانی مواجه شود.
در رابطه با تهدیداتی که فک خزری را تهدید میکند، دکتر اصغر عبدلی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به تسنیم گفت: فک دریای خزر تنها پستاندار آبزی این دریاست که درحال حاضر حدود 90 درصد جمعیت آن از بین رفته و از نظر "IUCN" جزو گونههای شدیداً در معرض خطر انقراض است. زیستگاه فک دریایی تمام قسمتهای دریای خزر از جمله مناطق شمالی، جنوبی و مرکزی را شامل میشود اما زادآوری آن در فصل زمستان و در قسمت شمالی خزر صورت میگیرد، هرچند در سایر فصول سال در قسمتهای دیگر دریای خزر از جمله ایران هم دیده میشود.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم دلایل تلفات فک را بررسی کنیم باید نگاه جامعی به مسئله داشته باشیم و نه اینکه فقط به دنبال یک عامل بیماریزا، تغییر اقلیم و ...، برویم، بلکه باید همه این عوامل را همزمان باهم بررسی کنیم. زمانی بود که شکار بیرویه فک در قسمت شمال دریای خزر و در کشور روسیه دلیل تلفات بالای فک خزری بود. در سالهای اخیر نیز گرم شدن کره زمین و بالا رفتن دما باعث شده تا قسمتهایی از شمال دریای خزر در فصل سرما یخ نزدند و در نتیجه محل مناسبی برای زادآوری فکها وجود نداشته باشد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: آلودگیهای فراوانی که به واسطه فاضلاب، صنایع و کشاورزی از قسمت شمالی، شرقی، جنوبی و از سوی هر 5 کشوری حاشیه خزر به این دریا وارد میشوند نیز یکی دیگر از عوامل تلفات فکهای خزری است.
عبدلی ادامه داد: نکته بسیار مهمی که در خصوص قرار گرفتن جمعیت فک خزری در لبه پرتگاه انقراض قرار دارد، کاهش غذای اصلی این جانور است ؛ کیلکاها در 3 گونه با اندازه حدود 10 تا 12 سانتی متر بیش از 80 درصد از سبد غذایی این جانور را تشکیل میدهند و در دهههای گذشته جزو فراوانترین ماهیهای خزر بودند. در میان 3 گونه کیلکا، یکی از آنها به نام "کیلکا آنچوی" نقش بیشتری داشت که متأسفانه بر اثر صید بیش از حد در روسیه، آذربایجان و ایران و در کنار آن ورود گونه مهاجم "شانهدار" به دریای خزر جمعیت آن به شدت کاهش یافت.
وی افزود: نتایج تحقیقات مؤسسه تحقیقات شیلات و سازمان شیلات نشان داد که میزان صید کیلکا به 70 هزار تن رسیده بود و هیچگاه به سهم فک دریایی از این ماهیها توجه نشد. در واقع انسان به یک رقیب غذایی برای فک خزری تبدیل و باعث شد تا غذای اصلی جمعیت فک خزری از بین برود. در نتیجه فک خزری در زادآوری مشکل پیدا کرد، بدنش ضعیف و آماده ابتلا به انواع بیماریها شد و جمعیت آن کاهش پیدا کرد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: ما در سواحل ایران هیچگاه از فک بهرهبرداری نمیکنیم اما تعداد زیادی فک در دهه 60 و 70 در تورهای ماهی خاویاری گرفتار میشدند و صیادان برای اینکه تورهای خود را نجات دهند، فکها را میکشتند که این مورد نیز یکیدیگر از عوامل تلفات فک خزری است.
عبدلی اظهار کرد: همچنین پایین رفتن سطح دریای خزر بر اثر گرمایش جهانی و تغییر اقلیم باعث شد تا بخشی از میانکاله و خلیج گرگان خشک شود، بخش زیادی از گمیشان نیز خشک شد و بخشی نیز به واسطه پرورش میگو در وسعت 4 هزار هکتار در اطراف گمیشان آلوده شد. در نتیجه به مرور زیستگاه فک خزری در جنوب خزر در اثر فعالیتهای انسانی از بین رفت.
وی گفت: فک دریای خزر به عنوان گونهای شاخص و پستاندار آبزی گوشتخوار است که میتواند در رأس هرم غذایی نیز قرار بگیرد. زمانی سطوح غذایی پایینتر این هرم از جمله کیلکا و بسیاری دیگر از ماهیهای ما از بین رفتند، موجود رأس هرم نیز با کاهش جمعیت مواجه میشود. اگر قرار باشد فکری برای احیای جمعیت فک دریای خزر بکنیم، باید جمعیت ماهیها را احیا کنیم، ورود آلودگیها به خزر را کم کنیم.
استاد پیشکسوت محیط زیست کشور اضافه کرد: در همین شرایطی که از آلودگی خزر و تهدید جمعیت کیلکا صحبت میکنیم برنامهای گذاشته شده تا در دریای خزر، 200 تن پرورش ماهی در قفس داشته باشیم که همین مورد باعث میشود تا میزان زیادی از آلودگیها وارد دریای خزر شود. همچنین قرار است تعدادی قزلآلای رنگینکمانی که گونهای غیربومی است را به دریا بریزند که این گونه هم گوشتخوار است و از لارو کیلکا تغذیه میکند.
عبدلی با بیان اینکه به نظر میرسد محیط زیست و شیلات برنامه خاصی برای حفاظت از فک خزری ندارد، گفت: بخشی از برنامههای حفاظتی نیازمند همکاری هر 5 کشور حاشیه دریای خزر است که باید در قالب یک کنوانسیون قوانین و مقرراتی را در این زمینه تصویب کنند. با مجموعهای از نگاه جامعنگر، کنترل آلودگیها، مدیریت صید و صیادی و مدیریت سواحل میتوان به سمت احیای جمعیت فک خزری حرکت کرد.
وی خاطرنشان کرد: درست است که هر 5 کشور باید در این زمینه نقش داشته باشند و وظایف خود را انجام دهند اما باید حفاظت را از خودمان شروع کنیم و شرایط تغذیه و زیست این گونه را در سواحل خودمان فراهم کنیم. متأسفانه در میانکاله که یکی از معدود زیستگاههای بکر فک خزری در جنوب شرق دریای خزر است، همواره بحثهایی ازجمله گردشگری، پتروشیمی و...، مطرح میشود که تهدید جدی این زیستگاه است. با امن کردن زیستگاه فک در سواحل ایران شاید بتوان حتی امکان زادآوری آنها را نیز فراهم کرد.
با وجود اینکه بخش زیادی از تلفات فک خزری در کشورهای شمال دریای خزر اتفاق میفتد، تلفات فک در رسانه به شکلی جا افتاده که ایران به عنوان مقصر کاهش جمعیت فک معرفی میشود.
در این خصوص، پدرام جدی؛ مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به تسنیم گفت: فک خزری تنها پستاندار آبزی دریای خزر و یکی از 19 گونه فک موجود در دنیاست. فک خزری در رأس هرم غذایی دریای خزر است و تأثیر به سزایی بر گونههای ذیل خود دارد، لذا حذف آن تأثیرات مستقیمی بر چرخه حیات دریای خزر دارد. موضوع فک خزری چندسالی است که در رسانهها به شکل جدیتری دنبال میشود که یکی از دلایل آن لاشههای کشف شده این جانور ارزشمند در سواحل کشورمان است، متأسفانه رسانهها قصد دارند ایران را مقصر اصلی از بین رفتن فک خزری نشان دهند در صورتی که از بین رفتن فک دلایلی گستردهای دارد.
وی با بیان اینکه هم عوامل طبیعی و هم عوامل انسانی در تلفات فک خزری نقش دارند، گفت: عواملی از جمله حمله گرگهای خاکستری و عقاب دریایی از جمله عوامل طبیعی تلفات فک هستند. ورود آلودگیها به دریای خزر نیز مهمترین عامل انسانی تلفات فک است که عمده این آلودگیها از سوی ایران نیست بلکه از سمت سایر کشورهای مجاور دریای خزر به این دریا وارد میشود.
این کارشناس محیط زیست با اشاره به نقش کاهش غذای اصلی فک دریایی در تلفات این جانور بیان کرد: کیلکا که غذای اصلی فک دریای را تشکیل میدهد، گونه اندمیک دریای خزر است اما یک دهه است که این گونه تقریباً از بین رفته و جمعیت کمی از آن باقی مانده است. بخش دیگر تلفات فک مربوط به شکار بیرویه آن است که بخشی از این شکار به دلیل تغذیه و بخشی به دلایل مصارف جانبی مانند استفاده از پوست فک است. در قزاقستان و روسیه اجازه شکار فک داده میشود و این عامل نقش مهمی در تلفات فک دارد.
جدی خاطرنشان کرد: انواع بیماریها نیز در کاهش جمعیت فک بیتأثیر نبوده و گزارشات متعددی از تلفات آنها به واسطه بیماری ثبت شده است. در مجموع نرخ مرگ و میر بیشتر از نرخ زاد و ولد فکهای خزری است و باید تمهیدات جدی در این زمینه در نظر گرفته شود. متهم اصلی تلفات فکهای خزری ایران نیست و حتی ما در آشوراده شرایطی را فراهم کردیم که فکها به راحتی در آن جا زیست کنند و از آسیبهای احتمالی به دور باشند.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: بحران های محیط زیست سازمان محیط زیست حیات وحش بحران های محیط زیست سازمان محیط زیست حیات وحش دریای خزر فک دریای خزر انقراض قرار فک های خزری فک خزری غذای اصلی آلودگی ها مرگ و میر جمعیت آن تلفات فک جمعیت فک ماهی ها باعث شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۱۸۳۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کدام نواحی ایران در معرض خشکسالی شدید هستند؟
بارندگیهای اخیر این پرسش را پررنگ کرده است که از نظر بارش در چه وضعی هستیم؟ آیا خشکسالی تمام شده است؟
به گزارش خبرآنلاین، مهدی زارع، کارشناس محیط زیست، در اینباره میگوید: خشکسالی هواشناسی یک نیروی محرکه طبیعی اصلی بیابانزایی است و به دلیل دورههای طولانی مدت کم بارش رخ میدهد. کمبود آب و همچنین استفاده بی رویه از منابع آبی، عمدتاً برای کشاورزی، تعادل آبی منفی و تغییر در پوشش گیاهی ایجاد میکند و بیابانزایی را تسریع میکند.
او با بیان اینکه علیرغم اقدامات سیاسی مختلف در گذشته، بیابانزایی همچنان یک معضل جدی زیستمحیطی در بسیاری از مناطق ایران است، ادامه میدهد: شاخصهای خشکسالی و خشکی حاصل از دادههای بلندمدت دما و بارندگی وقوع خشکسالی طولانیمدت در مناطق مختلف اقلیمی ایران را نشان میدهد. خشکسالیهای شدید و فوقالعاده شدید هواشناسی در دهههای اخیر با رشد سریع جمعیت، شور شدن خاک و مدیریت ضعیف منابع آب نیز به عنوان محرکهای اصلی انسانی در نظر گرفته میشوند.
این استاد پژوهشکده زلزلهشناسی توضیح میدهد: درصد جمعیت روستایی در ایران رو به کاهش است و مناطق شهری به سرعت در حال رشد هستند. از دهه پنجاه شمسی، میزان استفاده از آبهای زیرزمینی در ایران حدود ۴ برابر شده و میانگین کاهش سالانه سطح آب زیرزمینی حدود ۵۰ سانتیمتر بوده است. بیابانزایی را نمیتوان به طور کامل متوقف یا مدیریت کرد، اما میتوان با اتخاذ برخی راهبردهای مدیریت پایدار زمین آن را کاهش داد.
زارع با اشاره به اینکه رویدادهای طبیعی شدید مانند خشکسالی و سیلاب میتواند با تغییرات اقلیمی مرتبط باشد، میگوید: بررسی شاخص خشکسالی نشان داده است که روندی منفی به ویژه در فلات مرکزی با اقلیم خشک و نیمه خشک برقرار است. این روند منفی منجر به افزایش خشکی در آینده و بدتر شدن وضعیت خشکسالی شدید فعلی در مناطق خشک و نیمه خشک خواهد شد.
او در پاسخ به این سوال که کدام نواحی ایران در معرض بیابانزایی هستند، ادامه میدهد: مردم فلات مرکزی ایران نسبت به سایر نقاط کشور در معرض خطر خشکسالی شدید و بیابانزایی هستند. افزایش مدت و شدت خشکسالی منجر به افزایش مهاجرت خواهد شد.
زارع معتقد است: مشارکت سازمانهای مردم نهاد محلی در تصمیمگیریهای مدیریت آب برای دستیابی به مدیریت پایدار حوزه آبخیز، مطالعه بهترین روشهای تأمین و ذخیرهسازی آب و سامانههای آبیاری اصلاحشده برای افزایش بهرهوری مصرف آب، انتخاب مدیران مناسب و چارچوبهای مدیریتی مناسب در طرحهای توسعه روستایی برای ایجاد بستر مناسب برای تسریع در روند مبارزه با بیابانزایی و توسعه برنامههای چند رشتهای برای ترکیب یافتههای علمی مدرن با دانش بومی از روشهایی است که میتوان در مدیریت خشکسالی به کار بست.
استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله اظهار میکند: در دهه ۱۳۹۰-۱۴۰۰ بارندگی ایران به طور متوسط حدود ۱۱ درصد، آبهای سطحی حدود ۴۴ درصد و آبهای تجدیدپذیر حدود ۳۲ درصد کاهش یافته است. در دهههای اخیر میانگین دمای شهرهای اصلی ایران حدود ۰.۶ درجه سانتیگراد افزایش یافته است. پیشبینیها تا ۱۴۱۵ بین ۰.۷ (در سناریوی متوسط) تا ۱ (در بدترین حالت) درجه افزایش دما را نشان میدهد.
او با بیان اینکه در ایران کاهش حدود ۱۵ درصدی بارش و از سوی دیگر افزایش تا حدود ۴.۵ درجه سانتیگراد در میانگین دمای ایران در هفت دهه آینده پیشبینی شده و اگر اقدامات فوری برای حل این مشکلات انجام نشود، وضعیت میتواند به زودی فاجعهبارتر شود، میگوید: آب تنها منبع طبیعی است که جایگزینی ندارد و نیاز به آن طاقت فرسا، ثابت و فوری است. رقابت برای دستیابی به منابع کمیاب آب، حداقل به صورت ناخودآگاه، میتواند افراد را به رفتارهای خودخواهانه، غیرهمکاری و حتی تهاجمی و خشونتآمیز سوق دهد. علاوه بر این، کمبود بارش ممکن است درآمد مردم را کاهش دهد، مثلاً در بخش کشاورزی، و بنابراین، اضطراب و استرس مرتبط میتواند مردم را به سمت خشونت سوق دهد.